ساحل به یادماندنی

دنیا از آن کسانی است که برای تصاحب آن با خوش خلقی و ثبات قدم گام بر میدارند

ساحل به یادماندنی

دنیا از آن کسانی است که برای تصاحب آن با خوش خلقی و ثبات قدم گام بر میدارند

افسانه های نوروزی



یکى از آیین هاى حدود شش هزار ساله ایران باستان که تا این زمان برجاى مانده، و همچنان مورد توجه خاص و عام قرار دارد، جشن نوروز است. تقریباً همه حکایات به جمشید پادشاه اسطوره اى ایران باز مى گردد. آنگونه که در تجارب الامم جلد (۱) آمده است: «(جمشید) نوروز را بنیاد نهاد و آن را عید قرار داد و به مردم دستور داد که در آن عید به شادمانى بپردازند.» اغلب این آیین ها به ابداع و یا اکتشاف چیز تازه اى برمى گردد که بیان برخى از این افسانه ها خالى از لطف نیست.
ابوریحان در آثار الباقیه آورده است: «این روز نخستین روزى بود که جمشید مروارید را از دریا بیرون آورد. پیش از او کسى مروارید را نمى شناخت و چون این روز به دخول آفتاب در برج حمل نزدیک بود، آن را عید گرفتند و شادمانى کردند.» حکیم عمر خیام نیز در «نوروزنامه» چنین مى نویسد: «سبب نام نهادن نوروز از آن بوده است که آفتاب در هر ۳۶۵ شبانه روز به برج حمل بازآید و چون جمشید از آن آگاهى یافت،نوروز نام نهاد. پس از آن پادشاهان و دیگر مردمان به او اقتدا کردند و آن روز را جشن گرفتند. در کتاب مزد سینا اینگونه آمده که در آن روز فرخنده «آن خسرو نامدار بر تخت خسروى بنشست و پایه کوشکهاى پادشاهى را نهاد و بساط پادشاهى سلسله پیشدادى را استوار نمود.»
در اوستا قسمت «گات ها» نیز آورده شده (جمشید) پس از بند کردن اهریمن و دیوان به خوشى و شادمانى از آن جایگاه برگشت و تاج شهى بر سر نهاد و موبدان و سران بدو درود گفتند و آن روز را «نوروز» خواند. در برخى منابع نیز نوروز را از دیدگاه نجوم بررسى کرده اند. آنگونه که آورده اند، خورشید اولین روز فروردین در نزدیک ترین فاصله خود به زمین قرار مى گیرد، این هنگام را «شرف خورشید» یا «بیت الشرف» مى گویند که در فرهنگ باستانى ایران از ارزش ویژه اى برخوردار است.
ابوریحان نیز در آثار الباقیه بر این مطلب صحه نهاده و آورده است: «در صبح نوروز فجر و سپیده به منتهاى نزدیکى خود به زمین مى رسد و مردم به نظر کردن بر آن تبریک مى گویند.» از آنجا که خورشید مظهر حیات و هستى و باعث پرورش موجودات مى شود، روز اول بهار که آغاز نوروز است، مقدس و شریف بوده و به همین سبب عید نوروز را عید شریف یا «ایام شریف» نیز مى گویند. فرخى سیستانى در دیوانش به این مطلب اشاره کرده است:
خجسته باد سرو مهرگان و «عید شریف»
دلش به عید شریف و به مهرگان مسرور
همچنین خورشید که نماد مساوات و برابرى است در باستان هم مردم هماهنگ با خورشید در حقوق و امتیازات اجتماعى برابر مى شوند. از دیدگاه برخى از مورخان نیز خداوند آفرینش را در طول ۳۶۵ روز به پایان رساند و اول فروردین بیاسود. در حقیقت نوروز پایان نخستین آفرینش است و در آن روز همه چیز به وجود آمده و هست شد و از این رو هرساله به شکوه هست شدن دنیا، دنیایى غرق در شادى مى شود. خوب است این جنبش ملى را با شکوه هرچه تمامتر، همچون شکوه بنیانش که از قدرت و درخشش منشأ گرفته درخشان به پا داریم. نگاه کنیم به طبیعت که چگونه لباس تازه بر تن مى کند و به شکوه این روز خجسته، درختان دست سبز سپاس برمى افرازند. ما نیز با این شکوه جوانه زنیم و به حرمت نام نوروز، روزى نو آغاز کنیم.

رویدادهاى تاریخى نوروز






اگرچه تاکنون مطالب فراوانى در ارتباط با نوروز به چاپ رسیده اما توجه به رویدادهاى تاریخى مرتبط با نوروز در دوران هاى مختلف در این سرزمین خالى از لطف نیست.

< کوروش به نوروز رسمیت داد

کوروش بزرگ مؤسس ایران واحد به نوروز جنبه رسمى داد و در سال ۵۳۴ پیش از میلاد (۲ هزار و ۵۴۰ سال پیش) دستورالعملى براى آن تدوین کرد که شامل ترفیع نظامیان، ابلاغ انتصابات تازه، سان دیدن از سربازان، عفو مجرمین پشیمان، ایجاد فضاى سبز و پاکسازى محیط زیست (از منازل شخصى گرفته تا اماکن عمومى) بود.
در دوران هخامنشیان، یازده روز اول فروردین (فرورتیشن) ویژه انجام مراسم نوروز بود. شاه در نخستین روز سال نو بزرگان، مقامات دولتى و فرماندهان ارشد نظامى، دانشمندان و نمایندگان سرزمین هاى دیگر را مى پذیرفت و ضمن سپاسگزارى از عنایات اهورامزدا (خداى بزرگ یکتا)، گزارش کارهاى سال کهنه و برنامه هاى دولت براى سال نو و نظر خویش را بیان مى کرد تا نصب العین قرار گیرد. این رسم بعداً هم ادامه یافت و ضمن آن شاه وقت پیشکش ها را دریافت مى کرد که نمونه آن در کنده کارى هاى تخت جمشید دیده مى شود. آنگاه مراسم سان و رژه برگزار مى شد و افسرانى که قهرمان دفاع از وطن شده بودند، نشان و پاداش مى گرفتند و مقامات تازه و قضات نو معرفى مى شدند.در جریان آیین هاى نوروزى، مردم نخست به دیدن سالخوردگان خانواده، بیماران و از کارافتادگان مى رفتند و اداى احترام مى کردند و سپس عیددیدنى هاى مرسوم آغاز مى شد.

< سنگنبشته داریوش

داریوش بزرگ که در گسترش آیین هاى نوروزى در میان متصرفات غیرآرین امپراتورى ایران سعى بلیغ داشت در مراسم نوروز ۵۱۵ پیش از میلاد (هفت سال پس از آغاز فرمانروایى اش) دستور داد که سنگنبشته بیستون (حاوى آرزوها، اندرزها و شرح قلمرو ایران) تهیه شود تا یک یادآورى همیشگى براى ایرانیان باشد که مورخان غرب با توجه به این سنگنبشته گفته اند که ایران تنها کشور جهان است که سند مالکیت دارد. بزرگترین آرزوى داریوش که در این کتیبه آمده، این است که خداوند ایران را از آفت دروغ و خشکسالى مصون سازد.

< آیین هاى نوروزى در تخت جمشید

پس از تکمیل ساختمان عظیم و زیباى تخت جمشید و گشایش آن، آیین هاى رسمى نوروز، با شکوه بى مانندى در آنجا برگزار مى شد. مراسم نخستین نوروز در تخت جمشید دو هفته طول کشید. مردم عادى در تالار صدستون و سران ایالات و مقامات تراز اول در تالارهاى دیگر این کاخ حضور مى یافتند. افراد خاندان سلطنت و درباریان در هر کجاى کشور که بودند پیش از فرا رسیدن نوروز، خود را به تخت جمشید مى رسانیدند و بهار را در آنجا بسر مى بردند.


< ضرب سکه داریوش

داریوش دوم به مناسبت نوروز، در سال ۴۱۶ پیش از میلاد سکه زرین ویژه اى ضرب کرد که یک طرف آن شکل سربازى را در حال تیراندازى با کمان نشان مى دهد.

< تشکیل پارلمان ایران باستان

مهستان، پارلمان ایران باستان (عهد اشکانیان) نخستین جلسه خود را در نوروز سال ۱۷۳ پیش از میلاد (۲ هزار و ۱۷۹ سال پیش) با حضور مهرداد اول، شاه وقت، برگزار کرد و اولین مصوبه آن انتخابى کردن شاه بود.

< روم نوروز را به رسمیت شناخت

اردشیر پاپکان که در سال ۲۲۶ میلادى سلسله ساسانیان را تأسیس کرده بود چهار سال بعد، از دولت روم که در جنگ از وى شکست خورده بود، خواست که نوروز ایرانى را به رسمیت بشناسد و سناى روم نیز آن را پذیرفت و از آن پس نوروز ایرانى در قلمرو رومیان رسمیت یافت...در دوران اشکانیان ایام نوروز به پنج روز کاهش یافته بود اما اردشیر به تقاضاى «تنسر» موبد موبدان (روحانى ارشد زرتشتیان) روز ششم فروردین (زادروز زرتشت) را بر آن اضافه کرد و چون ایرانیان روز هفتم فروردین را خوش یمن مى دانستند و بیشتر ازدواج ها را به این روز موکول مى کردند، از آن زمان ایام نوروز که روزهاى روح ابدى، شادى ها و پاکى ها به شمار مى آمدند، به هفت روز افزایش یافت و ایرانیان در این هفت روز دست از کار مى کشیدند.

< نوروز و آزادى مذهبى

در مراسم نوروز سال ۳۹۹ میلادى، چند مسیحى ایرانى که موفق به ورود به کاخ یزدگرد شاه وقت (ساسانى) شده بودند، فى المجلس از او تقاضاى آزادى مذهبى براى خود کردند. آن آزادى که مورد درخواست دولت روم هم بود به همه مسیحیان قلمرو ایران داده شد.

< صلح پایدار ایران در مراسم نوروزى

پیمان «صلح پایدار» ایران و روم که به امضاى خسرو انوشیروان ساسانى و «ژوستى نى آن» امپراتور روم رسیده بود، در مارس سال ۵۳۲ میلادى در مراسم نوروزى که در تیسفون ( مدائن نزدیک شهر بغداد امروز) با حضور شاه ایران بر پا شده بود، مبادله شد.

< استقبال خلفاى عباسى از نوروز

بعد از اسلام، تا مدتى مراسم نوروز در ایران به صورت خصوصى و خانوادگى برگزار مى شد. با وجود این، نوروز ایرانى از طریق مسلمانان تا اندلس (اسپانیا) گسترش یافت. از زمان عباسیان به دلیل بسط نفوذ ایرانیان در دستگاه خلفاى این دودمان، مراسم نوروز به این دستگاه راه یافت و هارون الرشید نخستین خلیفه عباسى بود که آن را گرامى داشت و در روز نوروز، به مقامات، ادیبان، دانشمندان و معاریف که به دیدنش مى رفتند سکه نقره عیدى مى داد. مردآویز زیارى (مازندرانى) از قهرمانان ملى ایرانیان که بر قسمت بزرگى از ایران زمین حکومت مى کرد و اصفهان را پایتخت خود قرار داده بود، کمر به برگزارى آیین هاى ملى ایران از جمله تیرگان، مهرگان، سده، اسفندگان، چهارشنبه سورى و مهم تر از همه نوروز، درست مطابق عهد ساسانیان، بسته بود و در این راه سختگیرى زیاد و افراط بیش از حد از خود نشان مى داد، به گونه اى که در سال ۹۳۴ میلادى دست به تنبیه کارکنانى زد که در آذین بندى اصفهان براى نوروز سلیقه کافى به کار نبرده بودند و همین امر سبب شد که خدمه غیر ایرانى که مورد انتقاد قرار گرفته بودند از بیم جان خود او را در حمام کشتند.

< خیام و تهیه تقویم هجرى خورشیدى

امیر اسماعیل سامانى از دودمان ژنرال بهرام مهران (بهرام چوبین، متولد رى و نابغه نظامى ایران) که به تجدید حیات زبان فارسى و فرهنگ ایرانى کمک فراوان کرد، در سال ۸۹۲ میلادى از ریاضیدانهاى خراسان خواست که تقویم ساسانى را دوباره نویسى کنند تا «نوروز» در ساعت درست هنگام عبور خورشید از استوا آغاز شود و حلول سال دقیق باشد. این آرزو سالها بعد توسط «عمر خیام» تحقق یافت وتقویم هجرى خورشیدى و لحظه دقیق حلول سال نو تهیه شد.

< نادر شاه و برگزارى نوروز در کاخ شاه جهان

نادر شاه به نوروز و آیین هاى آن علاقه مندى فراوان داشت. وى سکه خود موسوم به سکه نادرى را در سال ۱۷۳۵ میلادى، در مراسم سلام نوروز رایج ساخت و قطعاتى از آن را به رسم عیدى به منشى ها و افسران خود داد که در یک طرف سکه نقش شده بود: «الخیر فى ماوقع» و در طرف دیگر سکه این عبارت دیده مى شود: «نادر ایران زمین». این عبارت نشان مى دهد که نادر خواهان احیاى امپراتورى ایران در چارچوب مرزهاى عهد ساسانیان، اشکانیان و هخامنشیان بوده است. نادر شاه در سال ۱۷۳۹ در جریان لشکرکشى به هند، پس از شکست دادن ارتش ۳۶۰ هزار نفرى این کشور و دریافت تاج شاه هند، براى ورود به دهلى منتظر فرا رسیدن نوروز شد تا در روزى سعد به این آرزو برسد و روز ۲۰ مارس (نوروز) وارد دهلى شد و مراسم عید را در کاخ «شاه جهان» (امپراتور پیشین هند) برگزار کرد.

< سلام نوروزى کریمخان زند

کریم خان زند (وکیل مردم) پس از اعلام شهر شیراز به پایتختى ایران، از سال ۱۷۶۱ میلادى به بعد سلام نوروزى را در عمارتى که اینک موزه پارس نامیده مى شود، برگزار مى کرد و سپس به دیدن مردم عادى (کوچه و خیابان) مى رفت. وى در نخستین نوروز در شیراز، از جیب خود چند نوازنده را اجیر کرد که در میدان هاى شهر بنوازند و مردم را شاد کنند که بعداً این رسم شامل روزهاى دیگر هم شد. کریمخان براى شاد کردن مردم و زدودن غم هایشان هر اقدامى را که مى توانست، مى کرد.

< نطق نوروزى مصدق و ملى شدن صنعت نفت

در سال ،۱۳۳۰ دکتر مصدق روز ۲۹ اسفند هر سال را روز ملى شدن صنعت نفت ایران و جشن ملى و تعطیل اعلام کرد و به این ترتیب، یک روز بر تعطیلات نوروزى اضافه شد. دکتر مصدق در پیام نوروزى سال ۱۳۳۱ خود ایرانیان را به ایستادگى و پایمردى در برابر سلطه و استثمار خارجى فرا خواند و اشاره کرد کشورى که استقلال و حاکمیت ملى ندارد، در جامعه بین المللى فاقد عزت و احترام است.او در نطق نوروزى سال ۱۳۳۲ خود به مردم اطلاع داد که پیشنهادهاى غرب براى حل مسأله نفت را رد کرده است و بنابراین مردم باید کمربندها را محکم تر کنند و آماده هرگونه جانفشانى براى وطن و خنثى کردن توطئه ها باشند.